(( کره جنوبی، تایوان، هنگ کنگ، سنگاپور ))
اقتصاد ببر، نامی است که به یک منطقه یا کشوری داده می شود که از عهده انجام یک رشد اقتصادی سریع و سنگین برآمده باشد. به طور معمول این به افزایش استاندارد های زندگی منتهی می شود. این واژه نخستین بار برای کشورهایی چون کرهجنوبی، سنگاپور، هنگ کنگ و تایوان به کار رفت. از سال 1960 این چهار کشور به عنوان ببرهای آسیای شرقی شناخته می شوند. اگرچه بعدها اقتصادهای ببری بیشتری ظهور کردند، لیکن این مقاله عمدتا به چهار کشور نخست خواهد پرداخت. اگرچه کشورها مرزهای خود را به مشارکت نمی گذارند، لیکن آنها می توانند در کنار هم به عنوان یک منطقه اقتصادی در نظر گرفته شوند، چون آنها در ویژگی های بی شماری مشارکت دارند و هم زمان به پیشرفت های مشابهی رسیده اند.
تمام ببرها در طول دهه شصت به نسبت فقیر بودند. به ابن دلیل، آنها از مزیت رقابتی کار ارزان برخوردار بودند. در این مقاله سعی می شود تا ویژگی های کشورهای شرق آسیا مورد ارزیابی قرار گیرد. پرسش اصلی ای که تلاش خواهد شد تا بدان پاسخ داده شود این است که آیا ببرها جایگاه خود را به عنوان اقتصاد های در حال رشد واقعی حفظ نمایند.
در طول یک دهه اخیر، کشورهای شرق آسیا شاهد رشد اقتصادی بلند مدت سریعی بوده اند. این کشورهای تازه صنعتی شده در حال تجربه نرخ رشد سرانه تولید ناخالص ملی حدود 6 تا 7 درصدی هستند که در مقایسه با رشد 2 تا 3 درصدی اغلب اقتصادهای صنعتی بسیار قابل توجه است. در صورتی که این نرخ رشد با همین سرعت ادامه یابد، کره جنوبی و تایوان ممکن است موجب از بین رفتن تمایز امریکا به عنوان ثروتمندترین کشور جهان شود. این رشد سریع اقتصادی نتیجه چندین عامل اقتصادی و سیاسی است. سرعت توسعه اقتصادی، رشد تجارت جهانی و ارتباطات و سرمایه گذاری در سرمایه فیزیکی و آموزش و پرورش، همه و همه نقشی کلیدی در رشد ناگهانی اقتصادهای شرق آسیا بازی کرده اند.
یکی از فاکتورهایی که به رشد اقتصادی بلند مدت کشورهایی چون کره جنوبی و تایوان کمک شایانی کرده است، بی گمان سرعت توسعه اقتصادی در این کشورهاست. سرعت این توسعه نیز در طول زمان شتاب یافته است. با گذشت زمان، به نظر می رسد که کشورها نیز قادرند تا با نرخ رشد سریع تری توسعه یابند. از سال 1780، برای کشوری چون بریتانیا 58 سال طول کشید تا سرانه درآمد واقعی خود را دو برابر کند. این پروسه زمانی برای امریکا 47 سال طول کشید تا در سال 1800 این شاخص را دو برابر کند، در حالیکه برای ژاپن از اواخر قرن 19 این زمان 34 سال به طول انجامید. سرانجام، کره جنوبی توانست شاخص سرانه درآمد واقعی خود را در یک دوره زمانی خیره کننده 11 ساله (از سال 1966) دو برابر نماید. به نظر می رسد که هر چه کشوری دیرتر صنعتی شده باشد، این کشور زودتر قادر به انجام این امر شده است.
فاکتور مهم دیگر این است که تا چه درجه ای یک کشور از رهبران صنعتی عقب مانده باشد. در مورد کشورهای شرق آسیا، کره جنوبی و تایوان، هر دو با درآمد سرانه بسیار پایین این راه را آغاز کردند. چنین وضعیتی به آنها اجازه داد تا رشد بسیار سریع تری داشته باشند در حالیکه تلاش می کردند تا با رهبران جهان کنار بیایند. تشخیص این نکته بسیار مهم است، در شرایطی که این کشورها در حال تعقیب دیگران و عقب تر از آنها هستند، این نرخ های رشد می بایست کاهش یابند.
از جمله بخش هایی که شرق آسیا در حال سرمایه گذاری بخش مهمی از رشد تولید ناخالص داخلی خود است، سرمایه فیزیکی و آموزش و پرورش هستند. در مقایسه با کشورهای صنعتی، کشورهای شرق آسیا از سرمایه گذاری بسیار بالاتری در این مناطق برخوردارند. کره جنوبی 35 درصد از رشد تولید ناخالص داخلی خود را سرمایه گذاری کرده است که بیش از دو برابر هزینه سرمایه امریکا است. کشورهای شرق آسیا تاکید بسیاری بر آموزش و پرورش داشته اند. آموزش و پرورش کلید حرفهای شدن آنها در فن آوری هایی است که این کشورها از رهبران اقتصادی جهان قرض گرفته اند. استاندارد های آموزش و پرورش برای این کشورها همگام با اقتصاد آنها تکامل یافته است.
فاکتور دیگری که به رشد اقتصادی بلند مدت این کشورهای شرق آسیا کمک کرده است، بازار جهانی است. در دنیای کنونی دیگر اقتصاد یک کشور از طریق یک بازار داخلی کوچک ضربه نمی خورد. تجارت جهانی در طول چند دهه اخیر فوق العاده رشد داشته است. صادرات در کره جنوبی 30 درصد از رشد تولید ناخالص داخلی این کشور را تشکیل می دهد و در تایوان این رقم به 40 درصد می رسد. این رشد در تجارت جهانی این امکان را فراهم کرده است که تکنولوژی در مقایسه با گذشته بسیار قابل دسترس تر باشد. رشد ارتباطات بین المللی به گسترش فن آوری های جدید در سرتاسر جهان کمک کرده است.
کره جنوبی و تایوان می بایست به تجربه خود در رشد اقتصادی بلند مدت در طول سال های آینده ادامه دهد. هر دو کشور در حوزه های آموزش و پرورش در حال سرمایه گذاری سنگینی هستند، حوزه هایی که برای توسعه اقتصادی هر کشوری حیاتی هستند. آنها همچنین از تجارت جهانی و انتشار فن آوری های های نوین نیز بهره می برند. تمام این فاکتورها می بایست به ادامه موفقیت های اقتصادی اخیر آنها کمک کند.
در نمودار های ذیل با استفاده از پارامترهای معمول و نیز روش معمول برون یابی، تمرین محاسبه رشد چهار ببر مورد نظر در طول دوره زمانی 90-1960 انجام پذیرفته است. سهام سرمایه در این اقتصادها در سال 1990 معادل صفر فرض شده است و در نتیجه از طریق جریان های سرمایه گذاری با استهلاک کمتر افزایش می یابد. هدف از این تمرین نشان دادن شکنندگی کلی نتایج در باره طبیعت روند رشد در شرق آسیا است.
نمودار 4-1 نتایج این تمرین محاسبه رشد را نشان می دهد. نمودار 1 نرخ های رشد خروجی به ازای هر نفر چهار ببر مورد نظر را با بقیه کشورهای جهان در طول دوره زمانی 75-1960 و 90-1975 مقایسه می کند. چهار ستون اول در این نمودار نرخ های رشد در هر یک از ببرها را شرح می دهد. ستون پنجم نرخ رشد متوسط 100 کشور را نشان می دهد که بیانگر بقیه جهان است. ستون ششم بیانگر معنی نرخ رشد بقیه جهان به اضافه یک انحراف معیار 1.96 است. نمودار 1 نشان می دهد که در این مقایسه نرخ های رشد خروجی به ازای هر نفر در هنگ کنگ و تایوان در مدت 75-1960 بسیار بالا بودند و در مدت 90-1970 برجسته، در حالیکه نرخ رشد سنگاپور در مدت زمان نخست برجسته بوده است و در مدت دوم بسیار بالا.
نمودار 2 نشان می دهد که همچون نمودار 1، نرخ رشد مشارکت نیروی کار در طول دوره زمانی 75-1960 که به طور معمول برای چهار ببر یاد شده بالا بوده اند و در مورد سنگاپور برجسته. پانل نخست در نمودار 3 نرخ رشد سرمایه به ازای هر نفر را در طول دوره زمانی 90-1975 نشان می دهد. نرخ انباشت سرمایه در هنگ کنگ بالا بود و بسیار بالا در سنگاپور و تایوان و همچنین در کره برجسته. پانل دوم از نمودار 3 نرخ برآوردی رشد بهره وری را در طول دوره زمانی 90-1975 نشان می دهد که برای هنگ کنگ برجسته بوده است، بسیار بالا برای تایوان، چیزی بین بالا و بسیار بالا برای کره و بالا برای سنگاپور.
سرانجام، نمودار 4، نرخ رشد فن آوری در طول زمانی 90-1975 را در چهار ببر مورد نظر و نیز نرخ این رشد در ژاپن و ایالات متحده را با یکدیگر مقایسه می کند. پانل نخست از نمودار 4 نشان می دهد که رشد بهرهوری در چهار کشور یاد شده از ایالات متحده بالاتر است. سه کشور از چهار کشور (به استثنای سنگاپور) همچنین از لحاظ رشد بهره وری از ژاپن نیز گوی سبقت را ربوده اند. پانل دوم از نمودار 4 نسبت رشد خروجی به ازای هر نفر را که توسط رشد بهره وری توضیح داده می شود، را نشان می دهد. این نشان می دهد که در مورد چهار ببر این نسبت از لحاظ سیستماتیک با ژاپن و ایالات متحده متفاوت نبوده است: برای هنگ کنگ و تایوان این شاخص کمی بالاتر بود، در حالیکه در مورد کره و سنگاپور این شاخص پایین تر بوده است.
موضوع مطلب :